چهارشنبه, ۱۸ دی ۱۳۹۲، ۰۴:۱۸ ب.ظ
یادداشت های یک پدر (قسمت دوم)
از وقتی کودکم به دنیا آمده بود حس ششمم فعال شده بود دیگه با هر صدای گریه ای از کودکم متوجه میشدم که گرسنه شده یا باید پوشکش عوض شود و یا دل درد است و...
۲ نظر
۱۸ دی ۹۲ ، ۱۶:۱۸
از وقتی کودکم به دنیا آمده بود حس ششمم فعال شده بود دیگه با هر صدای گریه ای از کودکم متوجه میشدم که گرسنه شده یا باید پوشکش عوض شود و یا دل درد است و...
به نام خدا
زمانی که متوجه شدم جواب آزمایش همسرم مثبته(بارداره)،دلشوره عجیبی پیدا کردم .فکر میکردم آماده نیستم!!داشتم وارد یک مقطع خاص از زندگی میشدم.این دلشوره از جنس زمان ازدواجم بود.البته کمی ناشناخته تر دلشوره ام بیشتر بود زیرا در زمان ازدواجم فردی قرار بود وارد زندگیم شود که عاقل و ناطق بود اما الان......یک کودک.....به هر حال حالتی غریب بود.