گاه نامه (شماره15)
به مناسبت تساوی 0-1 ایران و آرژانتین!
این روزها لازم نیست اهل فوتبال باشی تا حس کنی با هر بار نفس کشیدن تب و تاب جام جهانی را وارد ریه هایت می کنی.زحمتش هم البته با تو نیست. هستند کسانی که این لطف را در حقّت بکنند.
از تبلیغ های تلویزیون و ویژه برنامه ها و اخبار و گزارش های خبری بگیر تا در و دیوار شهر و روزنامه ها وقالب سایت ها و اس ام اس های تبلیغاتی ، همه شان رنگ و بویی از این اتفاق عظیم (؟!) جهانی دارند. و در این میان چه دست مایه ای بهتر از بازی ایران و آرژانتین ؟ و بالاخره دیروز – شنبه – دلهای پرتلاطم همه ی ما به این موج انتظار و اشتیاق پیوست . مهم نیست نتیجه ی این بازی چه شد. مهم افسوسی است که بعد از آن بر دلها نشست. افسوسی نه به خاطر تساوی به ناحق 0-1 شده ی ایران و آرژانتین.افسوس....
کاش دراین شنبه ی موعود که روزها انتظارش را کشیده بودیم...در کانون نگاه های منتظر مردمانی که چشم امیدشان به 11 یار بود و نه 313 یار، کاش در هیاهوی بحث بر سر ظلم یک داور – و نه ظلم ظالمان - و در میان خشم و نفرت به خاطر غصب یک پنالتی و نه غصب حق دختر یکی دردانه ی پیامبر (ص) که نتیجه اش شده است غصب مال و ناموس شیعیان عراق و سوریه و فلسطین، کاش در میان ما کسی بر می خاست.کسی قد علم می کرد به غیرتمندی عباس (ع) و بانگ می زد:بی انصافی نیست که حق انتظار را برای همه ادا می کنیم الّا برای آن منجی آسمانی که پیامبران بزرگ خداوند هم چشم به راه آمدنش بودند؟
بله ،افسوس و صد افسوس...
نویسنده: ز.ایزدی