فرهنگ کار جمعی(شماره3)
به نام خدا
آفت هایی که مانع موفقیت کارجمعی می شوند :
ضعف آموزش
اگردرحال حاضرمی بینیم کارهای جمعی وگروهی درجامعه ما
نهادینه نشده وموفق نیستند باید ریشه آن را درآموزش های دوران کودکی افراد
جستجوکرد .
چنانچه شما هم به خاطرات زمان کودکی ونوجوانی خود رجوع کنید بعید می دانم چیزی را به یاد آورید که حکایت از یک آموزش برنامه ریزی شده و هدفمند دراین خصوص باشد . نه تنها چنین نیست بلکه بعضی از بازی ها و رفتارهایی که کودکان با آن مواجه هستند عملاً تشویق به تلاش برای رسیدن به منافع شخصی بوده ودرتعارض با کارهای گروهی است . به عنوان مثال یکی از اولین بازی هایی گروهی که کودکان ما یاد میگیرند همان است که دو یا جند نفر دور یک صندلی میچرخند وبا اعلان مربی کسی که زودتر صندلی را تصاحب کند بعنوان برنده بازی شناخته مشود . حال سئوال این است که این چه بازی گروهی است که هرفردی باید به فکر منافع شخصی خود باشد ؟ آیا میشود انتظار داشت کودکانی که به این ترتیب رشد میکنند وبسیار نامحسوس و ظریف روحیه خودکامگی را تجربه می کنند دریزرگسالی درکارهای گروهی موفق باشند . آیا غیر ازاین است که یکی از آسیب های کارهای گروهی توجه محض هریک ازافراد گروه به منافع شخصی خودشان است و الا غیر . واین یعنی تعارض در آموزش و عمل . نمیشود افراد را برای رسیدن به منافع شخصی تشویق به کار جمعی کرد . فرد باید یاد بگیرد که منافع شخصی او درگرو منافع جمع استنه برعکس .
برگردیم به همان بازی دوران کودکی که از آن یاد کردیم ، آیا نمیشود با تغییر نوع صندلی این بازی را طوری طراحی کنیم که به محض فرمان مربی برای نشستن روی صندلی ،بازنده گان بازی کسانی باشند که فرد جامانده را کمک نکرده اند تا او هم روی صندلی یا نیمکت جایی را هرجند به سختی و زحمت برای نشستن پیدا کند . با کمی دقت میتوان مثالهای متعدد دیگری ازاین دست را که درزمینه بازی و تحصیل به غلط به کودکان آموزش داده میشود بیان کرد .
بنابر این به نظر میرسد کارشناسان و متخصصینی که درزمینه
آموزش کودکان کارمیکنند باید بیشتر به این موضوع توجه کنند وازهم اکنون به فکر نسلهای
آینده باشند .
نویسنده: مهندس محمدرضا ایزدی