دوشنبه, ۵ خرداد ۱۳۹۳، ۰۶:۱۸ ب.ظ
نه از مریخ نه از ونوس (قسمت چهارم)
بسمه تعالی
(این مقاله که به صورت سریالی تقدیم می شود،به طور کامل در ویژه نامه عصرانه روزنامه قدس در تاریخ 3 اردیبهشت 1393 با عنوان نه مریخ، نه ونوس، همسرداری به سبک فاطمیون منتشر شده است)
مگر می شود مردی بندگی را حقیقتاً آموخته باشد ولی حُسن خلق نداشته باشد؟ با مفهوم ایثار بیگانه باشد؟ مُقید به تشکر از خوبی های هر چند کوچک همسر نباشد؟ به خانواده همسرش احترام نگذارد و محبت نکند؟ سوء ظن داشته باشد؟ کینه ای باشد؟ و...
مگر می شود زنی معنای عبد بودن را فهمیده باشد ولی حیا و حجاب و عفاف را با جان و دل نپذیرفته باشد؟ قناعت و دوری از تجمل را در زندگی به کار نگیرد؟ سازگار با شرایط و اهل تحمل صبورانه فراز و نشیب های زندگی نباشد؟ راز دار نباشد؟ خوش برخورد و اهل ابراز محبت به همسر و خانواده اش نباشد؟ اهل خودآرایی عاشقانه برای همسر به نیت رضای خدا نباشد؟ و...
وقتی خداوند می فرماید: هدف از خلقت انسان عبادت است، باید بفهیم که تمام لحظات و شئون زندگی را برای بندگی می خواهد و همسرداری نیز جزء همین لحظات و شئون است. این یک جنگ نرم است، حواسمان پرت لبخندها و ژست های موفق روی جلد کتاب ها شده و ترکیب پر زرق و برق کلمات، ذهنمان را منحرف نموده، اصلاً متوجه نیستیم که از وقتی غربی ها تحت عنوان روانشناس و جامعه شناس وارد زندگی مان شده اند، چه به دست آورده و چه از دست داده ایم؟
ارتباط مؤثر را در برخی موارد به دست آورده ایم اما حیا و عفت و حجاب را در اکثر موارد باخته ایم، قدرت فروشندگی و مدیریت را در برخی موارد کسب کرده ایم اما رزق حلال را کم رنگ کرده ایم و تو خود بخوان حدیث مفصل از این مجمل...
من فعلاً به محتواها کاری ندارم. همین عناوین هم بیچاره کننده است و تأثیر مخرب خود را در ناخودآگاه اذهان خواهد گذاشت. چرا باید با عنوان یک کتاب به غلط در ذهن مردم این مطلب را جای دهیم که مبدأشان سیاره ای بوده در ناکجا آباد فضا؟!
هرچند استفاده از برخی غالب های روانشناسی غربی را برای مفاهیم درست دینی، در برخی موارد مؤثر می دانم اما معتقدم که اگر زن و شوهری بفهمند و فقط همین یک جمله را به درستی بفهمند که مبدأ و مقصدشان خداست، باور کنید که دیگر نیازی به هیچ کدام از این تکنیک ها ندارند.
نویسنده: حجت الاسلام هاشمی محجوب
(این مقاله که به صورت سریالی تقدیم می شود،به طور کامل در ویژه نامه عصرانه روزنامه قدس در تاریخ 3 اردیبهشت 1393 با عنوان نه مریخ، نه ونوس، همسرداری به سبک فاطمیون منتشر شده است)
مگر می شود مردی بندگی را حقیقتاً آموخته باشد ولی حُسن خلق نداشته باشد؟ با مفهوم ایثار بیگانه باشد؟ مُقید به تشکر از خوبی های هر چند کوچک همسر نباشد؟ به خانواده همسرش احترام نگذارد و محبت نکند؟ سوء ظن داشته باشد؟ کینه ای باشد؟ و...
مگر می شود زنی معنای عبد بودن را فهمیده باشد ولی حیا و حجاب و عفاف را با جان و دل نپذیرفته باشد؟ قناعت و دوری از تجمل را در زندگی به کار نگیرد؟ سازگار با شرایط و اهل تحمل صبورانه فراز و نشیب های زندگی نباشد؟ راز دار نباشد؟ خوش برخورد و اهل ابراز محبت به همسر و خانواده اش نباشد؟ اهل خودآرایی عاشقانه برای همسر به نیت رضای خدا نباشد؟ و...
وقتی خداوند می فرماید: هدف از خلقت انسان عبادت است، باید بفهیم که تمام لحظات و شئون زندگی را برای بندگی می خواهد و همسرداری نیز جزء همین لحظات و شئون است. این یک جنگ نرم است، حواسمان پرت لبخندها و ژست های موفق روی جلد کتاب ها شده و ترکیب پر زرق و برق کلمات، ذهنمان را منحرف نموده، اصلاً متوجه نیستیم که از وقتی غربی ها تحت عنوان روانشناس و جامعه شناس وارد زندگی مان شده اند، چه به دست آورده و چه از دست داده ایم؟
ارتباط مؤثر را در برخی موارد به دست آورده ایم اما حیا و عفت و حجاب را در اکثر موارد باخته ایم، قدرت فروشندگی و مدیریت را در برخی موارد کسب کرده ایم اما رزق حلال را کم رنگ کرده ایم و تو خود بخوان حدیث مفصل از این مجمل...
من فعلاً به محتواها کاری ندارم. همین عناوین هم بیچاره کننده است و تأثیر مخرب خود را در ناخودآگاه اذهان خواهد گذاشت. چرا باید با عنوان یک کتاب به غلط در ذهن مردم این مطلب را جای دهیم که مبدأشان سیاره ای بوده در ناکجا آباد فضا؟!
هرچند استفاده از برخی غالب های روانشناسی غربی را برای مفاهیم درست دینی، در برخی موارد مؤثر می دانم اما معتقدم که اگر زن و شوهری بفهمند و فقط همین یک جمله را به درستی بفهمند که مبدأ و مقصدشان خداست، باور کنید که دیگر نیازی به هیچ کدام از این تکنیک ها ندارند.
نویسنده: حجت الاسلام هاشمی محجوب