بُراق (قسمت نهم)
بسمه تعالی
در
ابتدا بر خود واجب می دانم شهادت بانوی دو عالم که اسوه تمام مردان و زنان عالم می
باشند را به تمام انسانهای آزاده جهان از
ادیان و مکاتب مختلف که در برابر ظلم ایستاده اند تسلیت عرض کنم.
شخصیت های بزرگواری چون ایشان و سایر ائمه سلام الله علیهم متعلق به تمام انسانهایی هستند که از عقل کامل برخوردارند و قصد دارند که با اخلاق در جهانی خالی از ظلم و ستم زندگی کنند. حضرت زهرا سلام الله علیها و فرزند نیک ایشان حضرت زینب سلام الله علیها خود تعریف عملی از زن در اجتماع هستند . زنی که کل جامعه را تحت تاثیر قرار داده و به راه صلاح رهبری می نماید. جامعه ای که مردان و زنان آن بدرستی از این بزرگواران الگو پذیرد بدون شک راه سعادت را خواهد پیمود. کسانی که قصد دارند اسلام را دینی مردسالار معرفی کنند چگونه می توانند این دو بانوی بزرگوار و همچنین نقش بانوی سوم یعنی حضرت معصومه سلام الله علیها را از تاریخ بشریت حذف کنند. کربلا با آن عظمت که حتی مسیحیحان عالم همچنان بر آن می گریند و هندوها به آن احترام می کنند و آزادگان جهان از آن الگو می گیرند محصول تربیت درخشان حضرت زهرا سلام الله علیها و بیدارگری فرزندشان حضرت زینب سلام الله علیها می باشد.
اما چه زیبا است عشق حضرت زهرا سلام الله علیها به همسرشان حضرت علی علیه السلام. عشقی که اگر در جامعه امروز الگوی زوجهای جوان شود مانع افزایش آمار طلاق خواهد شد. بسیاری می پرسند که چگونه می شود از تاثیر منفی رسانه در نابودی خانواده ها جلوگیری کرد؟ جواب آنستکه باید این عشق بین حضرت زهرا سلام الله علیها و حضرت علی علیهم السلام در مدارس بی پرده تدریس شود و در حالی که رسانه ها بی پرده عشق های کاذب را به جوانان و نوجوانان ما می آموزند ما نیز با زوایای مختلف عشق واقعی بین این دو اسوه بشریت را بیان می کنیم.
نکته
دیگر اشاره حضرت زهرا سلام الله علیها به شخصیت والای حضرت علی علیهم السلام می
باشد . شخصیتی که هنوز شناخته نشده است. به نظر این حقیر دشمنان ما بهتر ایشان را
می شناسند چرا که تمامی سخنان و عملکرد ایشان را در زمینه علوم مختلف به آزمایشگاه
برده اند و متوجه صحت آنها شده اند و اینک از همان علم استفاده کرده اند و خود را
قدرتمند ساخته اند و از آنجا که مردم بنده قدرتند سر تسلیم در برابر افکار پلید
آنها فرود آورده اند. مقصر اصلی این مصیبت عظمی دشمنان نیستند بلکه این ما هستیم
که کوتاهی کرده و تنها به برخی ابعاد عرفانی این شخصیت آن هم بطور کاملا سطحی و
ناقص بسنده کردیم. دوستی می گفت که تو با نوشتن این مطالب آبروی علمی خود را در
خطر قرار می دهی. نکته آنستکه اگرچه برای من آبرو از جانم مهمتر است اما معجزه ای
که از این بزرگوار در شاخه علمی خود مشاهده می کنم دارای ارزشی است که از همه هستی
خود در برملا کردن آن می گذرم شاید بتوانم قبل از آنکه همه آن را دشمنان شناخته و
بنام خود ثبت کنند و با آن مردم را فریب دهند کار کوچکی انجام دهم.