موفقیت(قسمت دوازدهم)
بسم الله الرحمن الرحیم
بعد از تصاویر دو وجهی قسمت11، حالا نوبت داستانهایی است که اثبات می کند قانون...
◄◄همیشه آنچه را که ما می بینیم واقعا آن چیزی نیست که وجود دارد.
یادآوری:
ما همه اشیاء و پدیده های اطراف خود را به صورتی که واقعاً هستند درک نمیکنیم زیرا همانطور که مشاهده کردید عوامل زیادی بر روی تشخیص و قضاوت ما مؤثر هستند از جمله: زمان – مکان – شرایط محیطی – زاویه دید – عادتها – ضعفها و...به همین خاطر افراد مختلف،درک متفاوتی از یک پدیده واحد دارند، در نتیجه نوع قضاوت انسانها درمورد پدیدهای زندگی و به دنبال آن نوع روحیه و به دنبال آن نوع رفتار و تصمیمی که برای زندگی خود می گیرندمتفاوت خواهد بود
امام على علیه السلام :اِتَّهِمُوا عُقُولَکُم فإنّهُ مِن الثِّقَةِ بها یکونُ الخَطاءُ .
به خردهایتان بدگمان باشید ؛ زیرا اعتماد به آن موجب خطا مى شود .
غرر الحکم : ۲۵۷۰ .
با داستانهایی که برایتان تعریف می کنم منظورم را بهتر متوجه خواهیدشد:
داستان اول از دفتر سوم مثنوی معنوی مولوی است
::::::::داستان1 ::::::
پیل اندر خــــــــــانۀ تاریـــــک بود عرضه را آورده بودندش هُنـود
از برای دیدنش مردم بـسی اندر آن ظلمت همی شد هرکسی
دیدنش باچشم چون ممکن نبود اندرآن تاریکیش کف می بسود
آن یکی را کف به خرطم اوفتاد گفت همچون ناودان است این نهاد
آن یکی را دست برگوشش
رسید آن
به او چون بادبزن شـــــد پـدید
آن یکی را کف چوبرپایش بسود گفت شکل پیل دیدم چون عمــود
آن یکی برپشت او بنهــــاد دست گفت خود این پیل چون تختی بوداست
همچنین هریک بجزوی که رسید فهم آن میکرد هر جــــا می شنید
ازنظر گه گفت شان شد مختلف آن یکی دالش میگفت وان دیگر الف
در کف هر کس اگر شمعی بودی اختلاف از گفت شان بیرون شـــــدی
خلاصه داستان:
هندوان برای نمایش، فیلی را در شهری آوردند که مردمانش هرگز چنین حیوانی ندیده بودند . فیل در خانه ای تاریک بود ومردمان بسیاری برای دیدنش به تاریکی رفتند ،چون دیدنش با چشم ممکن نبود،هرکس گوشه ای از حیوان را لمس می کرد و هنگامی که از او درباره شکل فیل می پرسیدند به خراخور درک خویش از فیل ،چیزی می گفت،آنکه دستش به خرطوم حیوان رسیده بود گفت: فیل همچون ناودان است و آنکه گوش فیل را لمس کرده بود حیوان را مثل باد بزن معرفی می کرد،نفر سوم که در آن تاریکی دست بر پای فیل سوده بود در پاسخ به شکل فیل ،آن را به ستون مانند کرد و نفر دیگر نیز گفت فیل همچون تخت است ، چرا که او پشت فیل را لمس کرده بود ،به همین ترتیب دیگر مردمان که وصف فیل را از اینان می شنیدند،در نهایت به سردرگمی و اختلاف مبتلا می شدند ،اختلاف میان آنان تفاوتی اندک نبود بلکه اختلاف میان شکل الف ودال بود،اگر هریک از آنان که به دیدن فیل رفته بوده اند،شعمعی در دست داشتند دیگر نظرشان چنین متفاوت نبود.
مولوی –حکایات مثنوی. دفتر سوم از بیت 1259
نویسنده: مجید علیپورمقدم