سبک زندگی

متفاوت بیاندیشید،متفاوت زندگی کنید.ناب ترین نکات پیرامون سبک زندگی ایرانی اسلامی توسط اساتید و کارشناسان روانشناسی دینی.جایی برای به اشتراک گذاشتن اندیشه ها و احساسات.پرسش و پاسخ ازدواج،معرفی کتاب،کافه کلیپ و...
برکت سايتمون
انگيزمون
انتظار داريم اهل فکر و اهل نظر در مراکزي که مي‌توانند و اهليت و صلاحيت اين کار (پرداختن به مسأله‌ سبک زندگي) را دارند، دراين زمينه کار کنند، فکر کنند، مطالعه کنند
مقام معظم رهبري
ایستگاه چندرسانه ای
محصولات جديدمون
همراهان سايتمون
مدير موسسه:
استاد مهدي عدالتيان
مدير واحد:
استاد سيد مصطفي هاشمي محجوب
و اساتيد گرانقدر حجج اسلام:
فلاح، علي اکبراسکندري، حکيم زاده، صنايعي، امين نيا، مرادنژاد،غلامي، يادگاري،بابایی.
و اساتيد عزيز آقايان:
دکتر بهرام مقدسي، دکتر عليرضا سپهري، مهندس محمدرضاايزدي،داود مهاجر، مجيد عليپور مقدم،مجتبي مهاجر،مهندس حسين وفابخش و استاد محترم سرکار خانم اماني.
سایر قسمتها
از اين که با ما همراه شده ايد،خوشحاليم (واحد سبک زندگي موسسه فرهنگي راه روشن)
امام حسین(ع):انسان بزرگ نیست جز بوسیله فکرش،شریف نیست جزبه واسطه رفتارش،وقابل احترام نیست جزبواسطه اعمال نیکش
سه شنبه, ۲۷ اسفند ۱۳۹۲، ۰۱:۵۹ ب.ظ

آیین برادری(قسمت هفتم)

ارتباط

بسمه تعالی

یا أیّها الّذینَ آمَنوا لایَسخَر قومٌ مِن قومٍ [1]

در نوشتارهای قبل، اصل اخوت، فضیلت آشتی دادن مومنین و چشم پوشی از خطای دیگران را بررسی کردیم. از این نوبت در چند مقاله، به بررسی آسیب‌های روابط با دیگران از منظر قرآن کریم خواهیم پرداخت.

خداوند در سوره حجرات پس از خطاب کردن مومنین به عنوان "برادر" و دستور اصلاح روابط با یکدیگر،6 عاملی را که می‌تواند این رابطه‌ی براساس مساوات و همانندی و این پیوستگی در ارتباط بین مومنان را از بین ببرد، معرفی می‌نماید.

اولین آسیب در ارتباط با دیگران، تمسخر و مسخره کردن دیگران است و خداوند در این آیه مومنان را از مسخره کردن یکدیگر نهی می‌فرماید.

همچنین خداوند این عیب اخلاقی را ریشه‌یابی می‌نماید تا به این ترتیب راه درمان را نیز ارائه دهد. می‌فرماید:

"یا أیَّها الّذینَ آمَنوا لایَسخَر قومٌ مِن قومٍ عَسی أن یَکونوا خَیراً مِّنهُم و لا نساءٌ مِن نساءٍ عَسی أن یَکُنَّ خیراً مِّنهنَّ؛[2] ای کسانی که ایمان آورده‌اید! نباید گروهی از مردان شما گروه دیگر را مسخره کنند، شاید آن‌ها از این‌ها بهتر باشند؛ و نه زنانی زنان دیگر را، شاید آن‌ها بهتر از اینان باشند"[3]

در این آیه مردان و زنان جداگانه مورد خطاب قرارگرفته‌اند درحالیکه طبق قواعد زبان عربی، گفتن یکی کافی بود اما تکرار خطاب ،برای تاکید مطلب و نشان دهنده اهمیت موضوع  است.

خداوند با مطرح کردن احتمال برتری شخص مسخره شونده، به نکته‌ای بسیار مهم در روابط اشاره می‌فرماید: ملاک برتری افراد ظاهر آن‌ها نیست و برای تعیین جایگاه افراد، نیازمند توجه به نکاتی غیر از ظاهر آن‌ها هستیم. در آیه دیگر همین سوره مشاهده می‌کنیم که خداوند صراحتا اعلام می‌فرماید تنها ملاک فضیلت افراد بر یکدیگر تقوا است: "إنَّ أکرَمَکم عندَالله أتقاکم همانا برترین شما در نزد پروردگار، باتقواترین شماست"[4]

در ادبیات عرب دو واژه با معنای مسخره کردن وجود دارد. استهزا و تمسخر. حال می‌خواهیم به ریشه این دو لغت توجه بیشتری داشته باشیم.

استهزا به معنی سریعا کسی را خورد کردن و له کردن و و آبروی او را از بین بردن می‌باشد.[5]

اما سخریه همان معنای استهزا را به همراه یک برتری جویی بیان می‌کند. یعنی مسخره می‌کنیم برای برتری جستن بر دیگران.

پس ریشه مسخره این است: من دیگران را مسخره می‌کنم تا خودم را بالاتر از آنان نشان دهم.

در واقع طبق بیان آیه شریفه، دلیل اصلی مسخره کردن دیگران این است که ما خود را از آن‌ها بهتر می‌پنداریم و این اشتباهی است بسیار بزرگ. ما با نگاه کردن به ظاهر افراد به غلط خود را از آن‌ها بهتر تصور کرده و به خود اجازه مسخره کردن آن‌ها را می‌دهیم در حالیکه تنها کسی که از حال دیگران باخبر است، فقط خداوند متعال می‌باشد. در واقع اگر این خودبزرگ‌بینی و تکبر در وجود ما آدمیان راه نداشت، بسیاری از گناهان از جمله مسخره کردن از صحنه زندگی ما حذف می‌گردید. تکبر، که به واقع یکی از مهمترین عوامل سقوط انسان و دور شدن او از مسیر بندگی است، باعث می‌گردد چشم خود را بر خوبی دیگران بسته و خود را برتر از آن‌ها ببینیم و به خود اجازه دهیم آن‌ها را مسخره نماییم. (ان شاءالله در یک فرصت جداگانه به مسئله تکبر مفصلا خواهیم پرداخت.)

در واقع مقام مومن در خلقت و آفرینش قابل تصور نیست. منزلت مومن از دیدگاه اسلام، منزلتی است بالاتر از کعبه یعنی شریف‌ترین مکان روی زمین که روزی 5 بار به سمت آن سر تعظیم فرود آورده و خدا را ستایش می‌کنیم.

ابن ابی الحدید در شرح این جمله از نهج البلاغه (اذا استولى الصلاح على الزمان و اهله...[6]) روایتى را از رسول خدا (ص) چنین نقل مى‏کند:

"جابر روایت کرده است که رسول خدا (ص) به کعبه نظر افکند و فرمود: آفرین بر تو، خانه‏اى بزرگ هستی و احترام تو چقدر زیاد است. سوگند به خدا، احترام مومن نزد خدا از تو بیشتر است، زیرا حرمت تو فقط از یک جهت است (که خونریزى در تو حرام است‏)، ولى مومن از سه جهت احترام دارد:

1- خون وى محترم است.

2-  مال او حرمت دارد. 

3- بدگمانى نسبت به او حرام است."[7]

ما حق نداریم به مومنان به دیده حقارت و پستى بنگریم، چرا که ما نمى‏دانیم اولیاى خدا چه کسانى هستند. در نظر داشته باشید هیچ کس از باطن افراد جز پروردگار، آگاه نیست، چنانکه رسول گرامى اسلام (ص) در ضمن یکى از سخنان خود فرمودند: "خداى عزوجل سه چیز را در سه چیز مخفى کرده است: رضایت خود را در عبادات، غضب خود را در معاصی و ولی خود را درمیان خلق خویش. بنابراین هیچ عباداتی را کوچک ندانید، شاید رضایت خدا در آن باشد و هیچ معصیتی را مرتکب نشوید، شاید غضب خداوند در آن باشد و هیچ یک از شما احدى از بندگان خدا را کوچک نشمارد، زیرا نمى‏دانید کدامیک از آن‌ها ولی خدا است."

جالب اینجاست که بدانید حساسیت خداوند برای احترام به مومنین بسیار بیشتر از حد تصور است تا جائیکه جبرئیل بر پیامبر نازل گردیده و خطاب فرمود: "یا محمد، إنّ ربّک یقول من اهان عبدی المومن فقد استقبلنی بالمحاربه : هر کس به بنده مومن من اهانت کند، با جنگ به استقبال من آمده است."[8]

کلام آخر:

برای جمع بندی می‌توان سه عامل اصلی تمخسر دیگران را اینگونه شناخت:

1-      جهل یعنی ندانستن ضعف‌ها و مشکلات خود و عدم آگاهی از برتری‌ها و فضایل دیگران که منجر به تمسخر می‌گردد.[9]

2-      تکبر یعنی حس برتری جویی که فرد خود را برتر از دیگران می‌داند.

3-      حسد که زاییده تکبر و خودخواهی است و منجر می‌شود همه چیز را برای خود بخواهیم و به کمک تمخسر سعی در کوچک نشان دادن توانایی‌ها و برتری‌های دیگران کنیم.

پس راه درمان این صفت ناپسند اخلاقی، این است که ضعف‌های خود را شناخته و به نقاط قوت‌ دیگران اهمیت دهیم و بدانیم که هر فضل و توفیقی از جانب خداست و او رحمان و رحیم است و می‌تواند در صورت شایستگی، همین نعمت را به ما هم عنایت فرماید.

و ما تَوفیقی إلّا بِاللهِ عَلیهِ تَوَکَّلتُ و إلیهِ أُنیبُ

و توفیق من، جز به خدا نیست! بر او توکل کردم و به سوی او بازمی‌گردم[10]

 



                                         نویسنده: مهندس حسین وفابخشحسین وفابخش

[1] سوره حجرات، آیه 11

[2] همان

[3] ترجمه آیت الله مکارم شیرازی

[4] سوره حجرات، آیه 13

[5] استهزاء از ریشه هزء و هزو – هزء (سرعت) یعنی به سرعت توهین کردن؛ هزو: شکستن و خرد کردن

[6] نهج البلاغه، حکمت 110

[7] شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید (ترجمه دکتر محمود مهدوی دامغانی)، جلد 7، صفحه 17

[8] محدث نورى، مستدرک الوسائل، (مؤسسه آل البیت علیهم السلام قم، 1408 ه.ق)، ج 2، ص 94

[9] سوره بقره، آیه 67؛ در داستان گاو بنی اسرائیل، هنگامی که بنی اسرائیل به موسی (ع) گفتند آیا ما را مسخره می‌کنی؟ حضرت فرمودند: پناه بر خدا که از جاهلین باشم

[10] سوره هود، آیه 88 ؛ ترجمه آیت الله مکارم شیرازی



نظرات (۱)

۲۰ ارديبهشت ۹۳ ، ۰۰:۰۳ بانوی پاییزی
وب سایت بسیار خوبی دارین
موفق باشید
یا مهدی
پاسخ:
ممنون از شما گرامی

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی