سبک زندگی

متفاوت بیاندیشید،متفاوت زندگی کنید.ناب ترین نکات پیرامون سبک زندگی ایرانی اسلامی توسط اساتید و کارشناسان روانشناسی دینی.جایی برای به اشتراک گذاشتن اندیشه ها و احساسات.پرسش و پاسخ ازدواج،معرفی کتاب،کافه کلیپ و...
برکت سايتمون
انگيزمون
انتظار داريم اهل فکر و اهل نظر در مراکزي که مي‌توانند و اهليت و صلاحيت اين کار (پرداختن به مسأله‌ سبک زندگي) را دارند، دراين زمينه کار کنند، فکر کنند، مطالعه کنند
مقام معظم رهبري
ایستگاه چندرسانه ای
محصولات جديدمون
همراهان سايتمون
مدير موسسه:
استاد مهدي عدالتيان
مدير واحد:
استاد سيد مصطفي هاشمي محجوب
و اساتيد گرانقدر حجج اسلام:
فلاح، علي اکبراسکندري، حکيم زاده، صنايعي، امين نيا، مرادنژاد،غلامي، يادگاري،بابایی.
و اساتيد عزيز آقايان:
دکتر بهرام مقدسي، دکتر عليرضا سپهري، مهندس محمدرضاايزدي،داود مهاجر، مجيد عليپور مقدم،مجتبي مهاجر،مهندس حسين وفابخش و استاد محترم سرکار خانم اماني.
سایر قسمتها
از اين که با ما همراه شده ايد،خوشحاليم (واحد سبک زندگي موسسه فرهنگي راه روشن)
امام حسین(ع):انسان بزرگ نیست جز بوسیله فکرش،شریف نیست جزبه واسطه رفتارش،وقابل احترام نیست جزبواسطه اعمال نیکش
چهارشنبه, ۲۱ اسفند ۱۳۹۲، ۰۴:۳۶ ب.ظ

یادداشتهای یک پدر(قسمت پنجم)

تربیت فرزند

بسمه تعالی

از وقتی بچه م به دنیا اومده بود شده بود نقل مجلس جمع های خانوادگی !....وقتی همه دور هم جمع میشدند شروع میکردند به .مقایسه بچه،با بقیه بچه های فامیل یادم می آید یک روز که خان باجی خانم(یکی از خانمهای بزرگ فامیل)تا چشمش به بچه م افتاد گفت:وای وای ......چه بچه لاغری!!!

حتما یا مریضه یا مادرش شیر درست و حسابی به بچه نمیده!! بعد هم کمی گوشه چشمش رونازک کرد وخودش رو پیچ وتاب داد وگفت شاید مادرش هم غذای درست وحسابی نمی خوره که بتونه شیر خوبی به بچش بده .خلاصه درچند لحظه بطور کامل خودم وزن و بچم رو تخریب کرد !!منم که ازاین حمله ضربتی مبهوت زده بودم ونمیدونستم برای دفای بایست چیکارکنم فقطرو کردم به زنم که دیدم اونم باصورت سرخ شده داره منو نگاه میکنه که یکدفعه صحبت مهربان خانم (یکی از خانمهای فامیل)منو به خودم آورد که داشت میگفت:این چه حرفیه خواهر؟!!! هر بچه ای یک جوره یک تپل یکی لاغر تا زه این بچه به باباش رفته!!!!! چون باباش لاغره این هم لاغره تازه چاق و لاغری که ملاک سالم یا مریض بودن نیست مگه بچه صغری خانم رو ندیدی؟؟!!خیلی هم چاق و تپله ولی بردندش دکتر اونم گفتن مریضه و مادروپدرش ماههاست که دارن دوا و درمونش میکنند.

این گفتگوها خیلی توی دلمو خالی کرد با خود گفتم نکنه" خان باجی خانم "درست میگه و بچه م مریضه!؟ اما چیزی نگفتم.ولی فرداش مرخصی گرفتم و بچه را بردم پیش دکتر .مطب دکتر خیلی شلوغ بود و باید منتظر میموندم و معطل میشدم ولی این بهترین فرصت بود که بچه ها ی دیگه را انداز ورانداز کنم....

هرکی یه جور بود یکی تپل مپل و یکی لاغر و باریک ........یکی هنوز یک سالش تمام نشده بود و راه میرفت یکی یک سال و نیمش بود و هنوز سینه خیز میکرد .........

خلاصه توی دلم غوغایی بود و همش فکر میکردم چرا بچه من راه نمیره ،حرف نمیزنه،لاغره و.....یک دفعه با صدای بلند منشی دکتر به خودم اومدم که داشت منو صدا میزد" آقا نوبت شماست" . با عجله خودم را جمع و جور کردم و بچه م رو بغل کردم و رفتم توی مطب دکتر پیرمردی بود که برف سفید تجربه موهاش رو سفید کرده بود و عینکی ته استکانی به چشمش بود و از بالای عینک منو نگاه میکرد و بعد از احوالپرسی پرسید مشکل بچه چیه؟؟؟فکر کردم عجب سوال مشکلی! چون هیچ جوابی برایش نداشتم .........چند لحظه ای به سکوت گذشت و در حالی که بچه را روی تخت معاینه میگذاشتم گفتم راستش نمیدونم چی بگم مشکل خاصی نداره ولی بعضی از خانمهای فامیل میگن بچم مریضه .....دکتر لبخندی زد و گفت چه جالب خیلی از مراجعه کننده ها مثل شما هستند و برای همین مشکل مراجعه میکنند آخه مگر خانمهای فامیل شما دکترن؟؟منم با کمی شرمندگی گفتم خب نه ولی تجربه زیادی توی بچه داری دارن... .و برای توجیه کردن عملم شروع کردم با بحثهای فلسفی از تجربه در برابر علم دفاع کردم.........

دکتربعد از کمی ورانداز کردن بچه، شروع کرد به معاینه و بعد از چند دقیقه ای رو کرد به من و گفت حالا بشین تا تورا معاینه کنم !!!!!!!!با تعجب نگاهی به دکتر انداختم و گفتم من؟؟؟ولی من که مریض نیستم !!! ولی اصرار کرد که بنشینم و من هم اطاعت امر کردم و مجبور شدم بنشینم روی تخت معاینه.سپس با لبخندی به من نگاه کرد و گفت دوست عزیز تو مریضی که بچه سالم رو پیش من آوردی و میگی خانمهای فامیل گفتند مریضه .این بچه هیچ مشکلی نداره و سالمه سالمه گفتم پس چرا از بچه های هم سن و سالش لاغرتره و دکتر در جوابم گفت:آخه بچه ها همه یک جور نیستند تازه  لاغری و چاقی بچه ها دلایل مختلفی داره یکی ژنتیکیه یعنی باید دید پدر و مادرش ،عمو و دایی و بچه لاغر هستند یا چاق و .........گفتم خوب چرا پس حرف نمیزنه بچه همسایمون، هم سن و ساله بچه منه (یک سالشه) مامان و بابا میگه ولی این دائم جیغ میزنه و یک کلمه هم حرف نمیزنه ؟!!

دکتر کمی نگاهم کرد و گفت ای پدر دلسوز و نگران این بچه مشکلی نداره. بعضی بچه ها دیر به حرف میان ولی بجاش با سرعت بیشتری شروع به حرف زدن میکنند. اینقدر برات حرف بزنه که مجبور شی با شیوه های مختلغ ساکتش کنی حالاهم بچه ات را بردار و ببر خونه و درون این بچه هم  دنبال مریضی نگرد و خدا رو شکر کن که خدا فرزند سالمی بهت داده وسرراه هم ازسوپر سر محلتون یک کیلو صبرو حوصله هم برای خودت بخر..

باید اعتراف کنم وقتی داشتم از مطب خارج میشدم با اینکه هنوز حرف( خان باجی خانم) توی گوشم بو که میگفت بچه تو مریضه ....ولی کمی آرام شده بودم و فکر میکردم که سبک شدم..

چند هفته بعد تغییراتی را در کودکم مشاهده میکردم او کم کم داشت حرف میزد اونم چه حرف زدنی ....

به مرور زمان بیشتر حرف میزد به محض اینکه چشمش را باز میکرد شروع به شیرین زبانی میکرد تا لحظه ای که خوابش میبرد حتی طور ی شده بود که وقتی میخواستم بخوابونمش سعی میکردم چند لحظه ساکتش کنم و نزارم حرف بزنه ......چون وقتی چند دقیقه ساکت میشد میخوابید..

و این تجربه خوبی بود برام و متوجه شدم نباید کودکم را بابقیه مقایسه کنم و از تجربه دیگران استفاده کنم ولی تجربه را باید باعلم مخلوط کرد . پس از آن دوباره آرامش به خانه ما برگشت.

الان که خدا  فرزند دوم را به ما عطا  فرموده است تفاوت را بهتر متوجه میشوم چون میبینم که  بین دو فرزندم تفاوت از زمین تا آسمان است. یکی زودتر راه افتاد.دیرتر شروع به حرف زدن کرد،شیرینی دوست دارد و لاغر اندام است و دیگری  دقیقا عکس اوست دیرتر راه افتاد و زودتر شروع به حرف زدن کرد، ترشی دوست دارد و تپل تراست.


                        نویسنده: دکتر بهرام مقدسیدکتر بهرام مقدسی

نظرات (۴)

kheili khob va jaleb bod
پاسخ:
سلام و سپاس از شما
سلام علیکم .
ممنون از بیان شیوا و روون و مفیدتون . کاملا با فرمایشاتتون موافقم . اصلا مقایسه بچه ها با هم درست نیست . به نظر من آدم خودشم نباید با دیگران مقایسه کنه و فقط آدمها باید با دیروز و پریروزشون مقایسه شن .

به امید دیدار ...
پاسخ:
سلام و سپاس هم از حضورتون و هم از اظهار نظرتون. بازم منتظرتون هستیم...
باسلام خدمت آقای دکتر در تایید نوشته های جنابعالی می خواستم خدمتتون عرض کنم مقایسه بچه ها از زمان تولد تا n سالگی با بچه های دیگر یکی از بزرگترین اشتباهات پدر و مادر هاست. هربچه ای خصوصیات , استعداد ها و قابلیات های بالقوه و فعالی دارد که با بچه دیگر متفاوت است و ربطی هم به شرایط تربیتی و خانوادگی و ارثی و ... ندارد. از نوشته هایتان سپاسگزارم .
پاسخ:
سلام و سپاس از حضور شما. بازم منتظرتون هستیم
با سلام و سپاس از مطالب زیبا ،بیان زیبا،ساده و خودمونی.من که کلی کیف کردم مخصوصا اونجایی که دکتر میخواسته پدر بچه را معاینه کنه :)  و نتیجه اخلاقی اینکه هیچ وقت دو فردحتی اگر هم خون باشند،دو شیء،دو هم مذهب و.......نمیتوانند عینا مثل هم باشند و نباید با مقایسه باعث سلب آسایش خود و  آزار  دیگران شویم.
پیشنهاد:اگر در مرور خاطراتتان مادر فرزندان را هم کمی پررنگ تر کنیدبسیار عالیست.البته این نظربنده است.باز هم سپاس
پاسخ:
سلام و تشکر از نظرتون

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی