دین (قسمت هشتم)

بسم الله الرحمن الرحیم

پنجم از عوامل گریز از دین و سستی در دین

مسئولیت گریزی

وَقِفُوهُم إنَّهُم مسئولون.

در قیامت خطاب می شود که آنها را نگه دارید.همانا آنها باید جوابگو باشند.(صافات24)

انسان موجودی مکلف و مختار و با اراده است.انسان به اقتضای اینکه خردمند و صاحب عقل است،از طرفی هم توان و ظرفیت لازم که خداوند در انسان قرار داده است،وبر اساس حس همنوعی و همیاری و اجتماعی بودن،

نمی تواند نسبت به اطراف خویش بی تفاوت باشد و احساس تکلیف نکند.

به بیان روان تر بگویم،انسانها در مرحله اول در برابر خداوند متعال مسئولند.در مرحله بعد در برابر فرستاده خداوند که پیامبر عظیم الشان اسلام باشند. و در مرحله بعد در برابر ائمه اطهار علیهم السلام.

و با توجه به اینکه ما انسان هستیم در برابر اطرافیان خود اعم از همسایه،همکار،پدر،مادر، خواهر برادر و..... مسئول هستیم.

کسانی که در جامعه امروزی ما از عمل به وظیفه و مسئولیت پذیری گریزانند و تنها به جنبه های مادی و حیوانی زندگی بسنده می کنند،دچار غفلت و از خود بیگانگی و بحران هویت هستند.مشکلی که امروزه جامعه غرب به آن مبتلاست.

یَعلمونَ ظاهراً منَ الحیاة الدنیا و هم عنِ الآخرة هم غافلونَ

از زندگی دنیا ظاهری را می شناسند(شناختشان سطحی است)و آنها از آخرت بی خبرند. (روم7)

زندگی را فقط در خوردن و خوابیدن و رفاه و مسائل جنسی محدود می بینند.

میل به بی بند و باری،راحت طلبی و آزادی بدون قید و شرط یکی از عواملی است که انسانها را از دینداری دور و به کفر می کشاند.

لازمه مسئولیت پذیری ،پذیرش قید و شرط و انجام دستورات دینی و مقیّد بودن به بایدها و نبایدهاست.

اسلام با آزادی مخالف نیست.بلکه برای انسانها آزادی مشروط قائل است.آن آزادی که که نظم جامعه و زندگی دیگران را به هم نزند و آزادی را خدشه دار نکند.

تصورش حتی مشکل است که بخواهیم داشته باشیم،هر کسی در جامعه دلش بخواهد مطابق میل خودش رفتار کند.یکی گرانفروشی کند،یکی به ناموس دیگران تجاوز کند،یکی از دیوار خانه مردم بالا برود و ...... . یقینا هیچکدام از اینها را نمی پسندیم.دین یعنی همین. یعنی شرایط،قوانین،ضوابط.

افراد گنهکار و بدکار از آزادی سوء استفاده می کنند و دنبال آن هستند امّا بدون قبول شرایط.

نتیجه این بینش غلط این می شود که از دین فرار کند و حتی آن را انکار کند.چرا؟چون نمی تواند خود را محدود به یکسری قوانین و شرایط کند.

والسلام علیکم.

               نویسنده: حجت الاسلام محمد صنایعی