گاه نامه ( شماره 1)
به نام خدا
جویندگان سبک صحیح زندگی،سلام؛ به پیشنهاد مسؤل محترم سایت قرار شد به مناسبت ایام ولایت عهدی حضرت حجت ارواحناله الفدا،سایت رو به چندسطری پیرامون حضرت متبرک کنیم.
حاج شیخ محمود کوفی نقل میکند با پدرم برای برگشت از سفرحج با قافله ای همراه
شدیم.درمیان راه باید از محلی به نام سماوه که نهر بزرگی داشت می گذشتیم.
ساربانان
برای اینکه شترها از عمق آب نترسند و جرأت کنند پا در آب بگذارند تکه های چوبی را روی
آب می انداختند و با این ترفند همه شترها را از نهر عبور دادند .نوبت به ما که رسید چون بر شتر نحیف و ضعیفی سوار بودیم جرأت
نمیکرد پا در آب بگذارد. پس ساربانان مجبور شدند او را به زور آرام آرام داخل آب
بکشند اما باز نتوانست استقامت کند و در آب افتاد.به زحمت او را به کنار نهر کشیدیم،
اما چون آب زیادی خورده بود روی زمین افتاد و سربه زمین گذارد.قافله که نمی توانست
زیاد منتظر بماند آماده حرکت شد.من و پدرم هم به گوشه ای نشستیم و متحیر بودیم که
با این شتر چه بکنیم؟!ناگهان به دلم افتاد که به امام عصر(عجل الله تعالی فرجه
الشریف) توسل کنم.در دل متوجه حضرت شدم و عرض کردم:یاصاحب الزمان آیا ما نباید بدانیم
که امام و فریادرسی داریم؟! قافله رفت وما اینجاسرگردانیم،پس کی قرار است به
دادمان برسید؟ در این حال دیدم سواری از دور می آید. چون نگاه به صورتش کردم به
نظرم آشنا رسید. پرسیدم آیا شما حسین پسر حسن نیستی که همشهری ماست؟ فرمود:خیر من
محمدبن حسن هستم.با اینکه ایشان خود را معرفی فرمود اما باز هم من متوجه نشدم که کیست!
فرمود: اینجا چه می کنید؟ ماجرا را برایش عرض کردم. دیدم که ایشان دعایی خواند و در
گوش شتر دمید.ناگهان شتر از جا جست که با عجله برخیزد! ایشان دست روی پشت شتر گذارد
و شتر آرام به زانو نشست! من که با تعجب به این حالت سرحالی ناگهانی شتر نگاه می کردم،
با ناباوری تمام عرض کردم: مشکل است این شتر ما را به مقصد برساند. ایشان
فرمود:انشاالله می رساند! این را فرمود و از نظرم غایب شد! در حالت سرگردانی رو به
پدرم کردم و گفتم ندیدی این شخص که با او صحبت می کردم و شترمان را زنده کرد کجا رفت؟!
پدرم با تعجب پرسید کدام شخص را می گویی؟! من که کسی را ندیدم! پس بسیار حسرت
خوردم که آقایم را نشناخته بودم. از آن پس شتری که پیش از این همیشه عقب می ماند،حالا
از همه قافله جلوتر راه می رفت! به نهربزرگ دیگری رسیدیم که شترها قادر به عبور از
آن نبودند مگر با کشتی های کوچک.همین که شتر ما به آب رسید و خواستیم پیاده شویم
تا او را سوار بر کشتی کنیم مهلت نداد و بنا کرد روی آب راه رفتن و من فهمیدم این
از برکت همان دعای امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) است. این داستان یکی از
صدها ماجرای تشرف محضرحضرت، امداد و دستگیری ایشان از محبین و معجزات مولا است.سؤال
این است که ما در قبال دریای محبت های چنین امام مهربانی چه وظیفه ای داریم؟ حتما
همه شما در پاسخ به این سؤال می گویید:برترین عمل، انتظارفرج است.درست گفتید اما
انتظارفرج یعنی چه؟ بله با توجه به روایات وارده درباب معنای انتظار می فهمیم که
معنای حقیقی آن دریک جمله یعنی«خودسازی مستمر» .نکته ای که مهم به نظر می رسد این
است که خودسازی به معنای سر در گریبان امور معنوی فردی فرو بردن نیست، بلکه گاهی
توجه به جنبه های اجتماعی هم جزیی از خودسازی است. دقت کرده اید حتی درمساله ای
مثل نماز که می تواند جنبه کاملاً فردی داشته باشد،فرموده اند اگر به جماعت خوانده
شود در عین اینکه آثار اجتماعی دارد برای خود شخص هم رشدآور است؟!چرا در همین نماز
می فرمایند حقوق دیگران را رعایت کن و مراقب باش مکان و لباست غصبی نباشد؟ آیا صله
رحم، انفاق، امر به معروف و نهی از منکر و...نشان دهنده توجه دین به امور اجتماعی نیست؟
در عین حال آیا کسی شک دارد که همه این موارد لوازم ضروری خودسازی است؟ پس در یک
کلام انتظار فرج فقط نماز و روزه و حج و مراقبت شدید بر این امور نیست؛ بلکه در کنار
این ها توجه و دلسوزی برای اجتماعی که به سمت گناه می رود لازم است. در دنیایی که
پیرمردهای آن زیر فشارهای مالی خورد می شوند، جوانهای آن به راحتی فاسد می شوند، پسرهای
آن ضایع میشوند، دخترهای آن به انحراف کشیده می شوند، چطور می شود فقط با نماز و روزه
خود را ساخت و جزو منتظران فرج قرارگرفت؟! برادر و خواهرت در ننگ و نکبت زندگی
کنند، پدر و مادر پیرت درعسر و هرج باشند و تو پول ها را دسته دسته درحسابت
انبارکنی و فقط تلاشت در راه انتظار را به نمازشب یازده رکعتی و نوافل و حج و عتبات
خلاصه کنی؟!! هرگز منتظر فرج نخواهی بود! نمی خواهم برای ارزش دادن به جنبه های
اجتماعی خودسازی،جنبه های فردی آن را بی ارزش نشان دهم اما می خواهم بگویم اینها دو
بالند که اگر یکی از آنها نباشد، تو هرگز به پرواز در نخواهی آمد. آیادقت کرده اید
که درحدیث فرمودند: افضل الاعمال انتظارالفرج و نفرمودند افضل الحالات؟ عمل انتظار
همین است که عرض کردم.
خدایا ! ما را جزء منتظرین حقیقی ظهور قراربده.
موفق باشید
92/10/22