موانع ازدواج
قبول دارم که بعضی مسائل مانع ازدواج است و با وجود آن ها نمی توان ازدواج کرد، اما نکته ی مهم این است که اگر به سبب آن مانع، از ازدواج چشم بپوشیم، نیاز به ازدواج از بین نمی رود . کار روز به روز سخت تر می شود و این دغدغه به یک گره فکری تبدیل خواهد شد. پس باید برنامه ای برای رفع مانع بریزیم تا خیالمان راحت شود که این مانع تا مدتی دیگر- با لطف خداوند – برطرف خواهد شد. اکنون به مهم ترین موانع ازدواج و برنامه ی پیشنهادی برای رفع آن اشاره می کنیم.
1) بیکاری:
پیشنهاد: 1) به طور جدی تحقیق و مشورت را شروع کنیم. 2) به فکر کار خاصی مثل پشت میز نشستن یا درآمد زیاد
نباشیم، بلکه بدانیم تلاش برای کسب روزی امری است واجب و نوعی عبادت و افتخار به شمار می آید و برکت با خداوند است. 3) قانع باشیم و همین که زمینه ی کار مناسب و حقوق حداقل فراهم شد، برای ازدواج اقدام نماییم و بر خداوند توکل کنیم.
2) نداشتن امکانات:
از استدلالات ناصحیح اما شایان توجه این است که پدرها و مادرها می گویند: « ما در آغاز زندگی از صفر شروع کردیم و هیچ امکاناتی نداشتیم. ولی کم کم خداوند لطف کرد و همه چیز درست شد. » اما نوبت به فرزندانشان که می رسد توقع دارند نسل جوان همه چیز داشته باشند و از خواستگار دخترشان توقع داشتن خانه، خودرو و امکانات دیگر دارند.
پیشنهاد: اگر جوانی جرأت و شهامت کار کردن را دارد و تن پرور و تنبل نیست و زمینه ی کار برایش فراهم شده، اما هنوز درآمد زیاد و امکانات زیاد فراوان ندارد، باید به سرگرفتن ازدواجِ او کمک کنیم. خانواده ی دختر و خانواده ی پسر باید با آسان گرفتن امر ازدواج و آموختن درس قناعت و تحمل و نیز یادآوری سختی هایی که با یاری خداوند به آسانی تبدیل شده، زمینه ی زندگی را برای دو جوان فراهم کنند و بدانند که پیامبر اکرم(ص) فرموده اند: « هر کس از ترس خرج و نفقه ازدواج نکند، به خدا بدگمان گشته در حالی که خدای تعالی در قرآن می فرماید: « ازدواج کنید که اگر فقیر باشید خداوند شما را از عنایت خود بی نیاز می گرداند. » از سوی دیگر ازدواج خودش یکی از عوامل افزایش روزی است؛ همانطور که پیامبر عزیزمان فرموده اند: « ازدواج کنید زیرا همسر برای شما سبب روزی است.»
3) تحصیل:
پیشنهاد:
دختران هنگامی که به سن ازدواج می رسند و خواستگاری مقبول و موجه دارند، او را رد نکنند چرا که اولویت برای هر زن، همسرداری و مادری است و او اگر توانست این وظیفه را کامل انجام دهد و در کنار آن آمادگی و توان خدمتی افزون تر را هم به جامعه دارا بود، آن وقت به کار دیگر بپردازد. پس شایسته است اول ازدواج کند و آنگاه، با فکر، مشورت و نظرخواهی از همسر و افراد آگاه و دلسوز بررسی کند که آیا ادامه ی تحصیل به نفع زندگی او و جامعه هست یا نه؟ بدیهی است تحصیل در همه ی رشته ها و همه ی محیط ها مفید نیست بلکه برای بانوان ادامه ی تحصیل با چند شرط می تواند مفید باشد:
1) آن رشته برای جامعه مفید و لازم باشد.
2) دانش آموختگان شایسته در آن رشته به اندازه ی کافی نباشند.
3) این خانم استعداد تحصیل توأم با موفقیت را در آن رشته داشته باشد و این نکته را استادان متعهد و متخصص تأیید کنند.
4) از سلامت محیط و تأثیرناپذیریِ خودش از موارد منفی مطمئن باشد. در این نکته باید دقت بیشتری به خرج داد زیرا چه بسیار افرادی که با انگیزه های خیر وارد دانشگاه شده اند ولی پس از مدتی، به علت نادرست بودن محیط آن دانشکده نه تنها از فکر خدمت به دیگران منصرف شده اند، بلکه گوهر ایمان و عبادت و ارزش های اخلاقی خود را هم از دست داده اند.
5) همسر راضی باشد و به اولویت نخست یعنی ایفای وظایف همسری و مادری آسیب نرساند.
بنابراین پس از ازدواج اگر شرایط پیش گفته محرز شد می تواند با اطمینان خاطر و امنیت بیشتر به تحصیل ادامه دهد، وگرنه صلاح دراین است که به زندگی خود برسد و از تعقیب هدف والای زندگی بازنماند.
4)مخالفت والدین:
اگر کسی خیلی مایل به ازدواج باشد اما پدر و مادرش به هر دلیل مخالف باشند، وظیفه ی او چیست؟
پیشنهاد:
ابتدا باید تحقیق و بررسی کرد علت مخالفت ایشان چیست. در این زمینه می توان از فکر و نظر افراد آگاه و دلسوز کمک گرفت. اگر مخالفت آنان منطقی و به صلاح فرزند است، باید با کمک خودشان راهکار مناسب را پیدا کنند و تا زمان مهیا شدن شرایط، فرزند صبر کند و والدین هم به فکر مقدمات ازدواج او باشند. اما اگر مخالفت آنان منطقی نیست، در این صورت فرزندان باید از بحث و جدل و خدای ناکرده بی احترامی به والدین بپرهیزند و با کمک خواستن از فرد عاقل و موجه در بین بستگان یا دوستان و واسطه قرار دادن آن فرد، پدر و مادر را آگاه و ایشان را با ازدواج فرزندشان موافق گردانند. بارها تجربه شده وقتی فرزندان احترام والدین را نگه داشته و فردی موجه را واسطه قرار داده اند،پدر و مادر هم حق را پذیرفته اند. به عکس، وقتی فرزندان به جدل با والدین مشغول شده اند، کار سخت تر و گاهی به نزاع و گرفتاری های دیگر منجر شده است.
نویبسنده: حجت الاسلام استاد مهدی عدالتیان